
درمکه که رفتم خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است
غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده
و تمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود
درمکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته
و انسانها به دور خویش میگردند
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست
دوست دارد زود به خدا برسد
و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه ان دوره گرد خود خدا بود
درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم
درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم
تا به خانه خویش برگردم
و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجوکنم
آری شاد کردن دل مردم
همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست.
حسین پناهی
حسین پناهی
نظرات شما عزیزان:
آپم....پیش ما بیا...[نیشخند]
آفرین ، لذت بردم ، ایشالا روز به روز خفن تر بشه اینجا
پاسخ: خیلی خوش اومدی محمد جان. بازم سلیقت گرفت بیا اینجا.
پاسخ: خیلی خوش اومدی محمد جان. بازم سلیقت گرفت بیا اینجا.
سلام ممنونم که دوباره اومدی کلبه من. وخیلی خیلی ممنونم ازاین پست دوست داشتنی خیلی زیبا وحرف های درستی است
:: موضوعات مرتبط: فلسفه، ادبیات، ،
